
بانکداری در عصر بلاکچین؛ بانکهای دنیا در قبال ارز دیجیتال چه رفتاری دارند

به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ در ایران جایی که تحریمهای بینالمللی دهههاست نظام بانکی را از جریانهای مالی جهانی دور نگه داشته، ارزهای دیجیتال به عنوان راهکاری برای دور زدن این محدودیتها و اتصال به اقتصاد دیجیتال جهان مورد توجه قرار گرفتهاند. استفاده از استیبلکوینها برای پرداختهای برونمرزی و حتی مبادلات غیررسمی در بازارهای داخلی، نشاندهنده ظرفیت این فناوری برای پر کردن شکافهای مالی است.
برای بسیاری از ایرانیان، این ابزارها فرصتی برای غلبه بر انزوای اقتصادی فراهم کردهاند اما این رشد سریع پرسشهایی اساسی را درباره آینده نظام بانکی مطرح میکند. از همینرو این سوال مطرح میشود که آیا بانکهای ایران میتوانند مانند برخی همتایان جهانی خود با این پدیده نوظهور همگام شوند؟ در شرایطی که بانکداری جهان به تدریج خود را با ارزهای دیجیتال هماهنگ میکند، این موضوع برای کشوری مثل ایران که با چالشهای اقتصادی و محدودیتهای بینالمللی دستوپنجه نرم میکند، اهمیتی فزاینده دارد.
ارزهای دیجیتال در ابتدا به عنوان رقیبی برای بانکداری سنتی ظهور کردند و هدفشان حذف واسطهها بود اما در عمل، این دو حوزه به تدریج به یکدیگر نزدیک شدهاند و رابطهای پیچیده شکل گرفته است. شرکتهای فعال در صنعت ارز دیجیتال، از صرافیها گرفته تا ناشران استیبلکوینها، برای خدماتی مانند حسابهای سپرده، تبدیل پول نقد به ارز دیجیتال و حتی وامدهی به بانکها وابستهاند. در مقابل، برخی بانکها این حوزه را فرصتی برای نوآوری، جذب مشتریان جدید و گسترش خدمات خود میبینند. با این حال، این پیوند خالی از چالش نیست؛ نوسانات شدید بازار، تهدیدات سایبری، الزامات پیچیده مبارزه با پولشویی و نگرانیهای نظارتی، همگی مسائلی هستند که این رابطه را تحتالشعاع قرار دادهاند و توجه نهادهای مسؤول و سیاستگذاران را به خود جلب کردهاند.
نقش بانکها در اکوسیستم ارزهای دیجیتال
نقش بانکها در اکوسیستم ارزهای دیجیتال در سراسر جهان روزبهروز پررنگتر میشود. صرافیهای بزرگ برای اینکه مشتریان بتوانند به راحتی پول نقد را به ارز دیجیتال تبدیل کنند یا برعکس، به حسابهای بانکی نیاز دارند. ناشران استیبلکوینها -ارزهایی که ارزش آنها به پولهای سنتی وابسته است- نیز بخش قابل توجهی از ذخایر خود را در بانکها نگه میدارند تا ثبات ارزش آنها را تضمین کنند اما این وابستگی دوطرفه خطراتی هم دارد. وقتی بازار ارزهای دیجیتال نزولی میشود، مشتریان ممکن است به سرعت وجوه خود را از صرافیها خارج کنند و این برداشتهای ناگهانی میتواند بانکهای مرتبط را تحت فشار قرار دهد. نمونههایی از فروپاشی بانکهایی که بیش از حد به سپردههای شرکتهای ارز دیجیتال وابسته بودند، نشان داده که تمرکز بیش از حد بر این صنعت پرنوسان، چه آسیبهایی میتواند به دنبال داشته باشد.
بانکها همچنین به حوزه وامدهی بر پایه ارزهای دیجیتال نیز ورود کردهاند. این وامها اغلب با خود ارزهای دیجیتال تضمین میشوند اما نوسانات شدید قیمت این داراییها آنها را به گزینهای پرخطرتر از تضمینهای سنتی مانند املاک یا اوراق بهادار تبدیل کرده است. برخی بانکها برنامههای وامدهی با پشتوانه بیتکوین یا سایر ارزها را آزمایش کردهاند که اگرچه میتواند بازار جدیدی برای مشتریان ایجاد کند اما مدیریت ریسک و نیاز به سرمایه احتیاطی را با چالشهای جدی مواجه میکند.
نگهداری و محافظت از ارزهای دیجیتال نیز به فعالیتهای بانکی راه پیدا کرده است. بانکهایی که به طور سنتی مسؤول نگهداری داراییهایی مثل سهام یا امانتهای شخصی بودند، حالا میتوانند کلیدهای خصوصی دسترسی به کیف پولهای دیجیتال را ذخیره کنند. این نقش جدید، به ویژه با افزایش تقاضا برای خدمات امن در برابر حملات سایبری، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. با این حال تهدید هکرها که به دنبال سرقت کلیدهای رمزنگاری هستند، چالشی بزرگ برای بانکهایی است که وارد این حوزه میشوند؛ چالشی که حتی پیشرفتهترین سیستمها را نیز درگیر میکند.
برخی بانکها از فناوری بلاکچین برای توسعه پلتفرمهای داخلی خود استفاده کردهاند. برای مثال سیستم «کوین» جیپی مورگان به مشتریان خاص اجازه میدهد تا پول را روی یک بلاکچین محدود منتقل کنند و تسویه تقریبا آنی را فراهم میکند. این پلتفرمها گاهی برای تسویه سریعتر پرداختهای برونمرزی یا قراردادهای مالی طراحی میشوند و گاهی به سمت ایجاد استیبلکوینهایی شبیه پول نقد دیجیتال حرکت میکنند. چنین ابتکارهایی میتوانند هزینهها را کاهش و سرعت تراکنشها را افزایش دهند اما نهادهای نظارتی نگراناند که صدور گسترده استیبلکوین توسط بانکها، ثبات مالی را به خطر بیندازد یا به ابزارهایی برای فرار از مقررات تبدیل شود.
ایران در تقاطع فرصتها و چالشها
برخی کارشناسان معتقدند در ایران، ارزهای دیجیتال میتوانند راهی برای باز کردن درهای بسته اقتصاد جهانی باشند، استفاده از استیبلکوینها برای تجارت خارجی و حتی توسعه سکوهای بومی مبتنی بر بلاکچین، همگی ظرفیتهایی هستند که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاند اما نظام بانکی ایران هنوز در برابر این فناوری محتاط است. نبود چارچوب قانونی مشخص، نگرانی از پولشویی، فرار سرمایه و استفاده غیرقانونی، باعث شده بانکها نتوانند به طور کامل وارد این حوزه شوند یا از آن بهره ببرند. با این حال، برخی کارشناسان معتقدند اگر بانکهای ایرانی بتوانند با نظارت مناسب وارد این عرصه شوند، این همکاری میتواند به بهبود زیرساختهای مالی، جذب سرمایهگذاری و کاهش فشار تحریمها کمک کند. برای مثال توسعه خدمات بانکی مبتنی بر بلاکچین میتواند تسویه پرداختها را سریعتر کند و هزینههای مبادلات برونمرزی را کاهش دهد؛ موضوعی که در شرایط کنونی برای اقتصاد ایران حیاتی تلقی میشود.
چارچوب نظارتی و محدودیتهای قانونی
در سطح جهانی، نظارت بر فعالیتهای مرتبط با ارز دیجیتال از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. برخی دولتها با ابزارهای موجود سعی در مدیریت ریسکهای این حوزه دارند و برخی دیگر هنوز در حال تدوین قوانین جدید هستند. در ایران، بانک مرکزی و نهادهای نظارتی تاکنون موضعی محتاطانه داشتهاند اما نیاز به چارچوبی شفاف و منسجم بیش از پیش احساس میشود. این چارچوب باید هم از نوآوری حمایت کند و هم جلوی سوءاستفادههای احتمالی را بگیرد.
بانکها طبق قوانین فقط میتوانند در فعالیتهایی شرکت کنند که با تعریف «کسبوکار بانکی» سازگار باشند. وامدهی با پشتوانه ارز دیجیتال، نگهداری این داراییها یا همکاری با صرافیها باید به گونهای باشد که سلامت مالی بانکها را به خطر نیندازد. وابستگی به سپردههای مرتبط با ارز دیجیتال که نوسان بالایی دارند، میتواند در صورت سقوط بازار، بانکها را با هجوم سپردهگذاران مواجه کند. امنیت سایبری نیز اهمیت ویژهای دارد، زیرا هکرها اغلب کیف پولهای دیجیتال و کلیدهای خصوصی را هدف میگیرند. علاوه بر این، الزامات مبارزه با پولشویی حیاتی است؛ ارزهای دیجیتال به دلیل امکان تراکنشهای ناشناس، میتوانند برای فعالیتهای غیرقانونی استفاده شوند و بانکها باید کنترلهای سختگیرانهای برای شناسایی مشتریان و گزارش تراکنشهای مشکوک داشته باشند.
رشد پیوند میان بانکداری سنتی و صنعت ارزهای دیجیتال، نشانهای از تغییر بزرگ در اکوسیستم مالی جهان است. داراییهای دیجیتال که زمانی در حاشیه بودند، حالا بخشی از پایه سپردهها، سیستمهای پرداخت و خدمات نهادهای مالی شدهاند. در ایران، این تحول میتواند فرصتی برای تقویت اقتصاد دیجیتال و کاهش وابستگی به سیستمهای سنتی باشد اما نیازمند سیاستگذاری هوشمندانه و هماهنگ است. سوال اصلی این است که چگونه میتوان از مزایای فناوری بلاکچین، مانند تسویه آنی، کاهش هزینهها و افزایش دسترسی بهره برد، بدون اینکه ثبات مالی و اعتماد عمومی به خطر بیفتد؟
در سطح جهانی، بحثهایی درباره چگونگی تنظیم این حوزه در جریان است. برخی معتقدند همکاری نزدیکتر بانکها با ارزهای دیجیتال میتواند مشروعیت و ثبات بیشتری به این صنعت ببخشد و ابزارهایی مثل استیبلکوینها هزینههای تراکنش را کاهش دهند. با این حال منتقدان هشدار میدهند که وابستگی بیش از حد به این داراییهای پرنوسان، میتواند سلامت نظام بانکی را تهدید کند و مصرفکنندگان را به سمت بازارهایی با نظارت کم سوق دهد. در ایران نیز، این دو دیدگاه میتواند راهگشا باشد که یا بانکها با ورود محتاطانه به این حوزه، بخشی از نوآوری را به دست گیرند یا با فاصله گرفتن، میدان را به فعالیتهای غیررسمی و بدون نظارت واگذار کنند.
پاسخ به این چالشها ساده نیست. قانونگذاران در ایران و جهان شاید به دنبال رویکردی منسجمتر باشند که هم نوآوری مفید را تشویق کند و هم از ریسکهایی که شکستهای اخیر نشان داده، جلوگیری کند. در نهایت، تعامل بانکداری سنتی و ارزهای دیجیتال نه فقط یک موضوع فنی، بلکه یک انتخاب استراتژیک است که میتواند آینده اقتصاد دیجیتال را شکل دهد.